دنیای یاسمین

دنیای یاسمین

بااااااااااالبخند واااارد شویییییییید!!! :)))
دنیای یاسمین

دنیای یاسمین

بااااااااااالبخند واااارد شویییییییید!!! :)))

سلام(پست ثابت)

سلااااااامممممممممممممممممممممممممممم

خیلی خیلی خوش اومدین...

شرط اول ورود به وبلاگم اینه که لبخند بزنید ...

من براتون در اینجا مطالبی که تاثیرگذار و به نظر خودم زیبا هستند میگذارم... 

امیدوارم شما عزیزان هم خوشتون بیاد...

البته بعضیاش خاطرات خودم هست

مطالب بروز هستند لطفا از مطالب قبلی هم دیدن کنید

در ضمن من مشکلی ندارم که متن هایی رو که میذارم کپی کنین چون...  

کپی کردن از وبلاگی نشانه تایید اون وبلاگه... 

پس صاحب اختیارید..

و من با همه کسانی که دوست دارند تبادل لینک می کنم...

امیدوارم لحظات خوشی را در اینجا سپری کنید...

و در آخر منتظر دیدگاه های شما عزیزان هستم

بعد چندسال با کلی اتفاق اومدم❤️

سلام به همه کسایی که به وبلاگم تو این چندسالی ک نبودم سرزدن

اگه از دوستان قدیمی هم وبلاگیم کسی خواست باهام صحبت کنه به ایدی اینستام r_yasamiiin پیام بده چون اینجا فقط برای مرور خاطراتم میام

قانون جدیدی وضع میکنم

لعنت به تمام قانون های دنیا

که تو هیچکدومشون شکستن دل آدما پیگرد قانونی نداره:)


نمیدونم میتونم در آینده یکی از قانونگذارا باشم یا نه؟ که اگه تونستم یه کتاب قانون مینوسیم مختص شکستن دل آدم ها

مجرمایی که دل آدم هارو میشکنن با هزارتا ماده و تبصره و...


جرایمشونم هرچی باشه در مورد شکستن دل کسی من سنگین ترین مجازاتون میذارم نه قصاص نه حد نه تعزیر نه دیه حتی اعدام کردن کسایی که اینطوری دل میشکنن براشون آسون ترین مجازاته


فردا تولدمه...

به جایی رسیدم که هیچی خوشحالم نمیکنه نه کادو گرفتن نه اینکه کسی تولدمو تبریک بشه اصلا کسی یادش نیست که بخواد تبریک بگه یا نه

دیگه هیچی خوشحالم نمیکنه فردا میشم 21 ساله ولی دلم خوش نیست

کاش بازم از ته دلم خوشحال و خوشبخت میشدم ولی...

باغ کتاب

بعد از کلاس تصمیم گرفتیم با نادیا بریم باغ کتاب با اینکه شب نادیا نخوابیده بود منم یه ساعت فقط خوابیده بودم ولی خیلی سرحال بودیم گازشو گرف رفتیم اول وایستاد انقلاب بستنی خوردیم

نادیا برعکس من که با سرعت کم میرم و همیشه از سمت راست اتوبان رانندگی میکنم این بشر هی لای میکشه خدانکنه یکی بخواد ازش بزنه جلو گازشو میگیره و کلشو میخوابونه نزدیک بود یبارشو تصادف کنیم

خلاصه که دست فرمونشو دوس دارم

رسیدیم باغ کتاب اولین بار بود که جفتمون میرفتیم اول رفتیم سالن کودک و نوجوان همه پدر و مادرا با بچه هاشون اومده بودن ماهم کودک درونمون فعال بود همینطور عکس مینداختیم و از دفترای رنگی ذوق میکردیم

رفتیم از یکی پرسیدیم کجا میشه کتبای رشته حقوق رو ببینیمگف برید مستقیم سمت چپ حالا ما هی بگرد نبود که نبود از یکی پرسیدیم گف اونجاست دیدیم نوشته علوم سیاسی دو سه تا کتاب حقوقی فقط بینشنون بود همه رشته هارو اینهمه داشتن جز رشته حقوق یعنی چی

رسیدگی بشه لفففففففففططططاااااا

رفتیم یه جا مخصوص کودکان بود ولی ما دیدیم خلوته وایستادیم نقاشی کشیدیم میکشیدی ارسال رو میزدی میرفت بین نقاشیای دیگه

برگشتنی رفتیم ساعت4 تازه همبرگر خوردیم و نادیاجونم زحمت کشید منو تا خونمون برد هرکدوممون یه سر دنیاییم

حتما برید باغ کتاب خیلی جای خوبیه آدم آرامش میگیره کنار پاک طالقانیه با مترو بخوایید برید باید ایستگاه حقانی پیاده شید

اگه گفتین نقاشی ما کدوماس؟؟