روزی لئون تولستوی در خیابانی راه می رفت که ناآگاهانه به زنی تنه زد. زن بی وقفه شروع به فحش دادن و بد وبیراه گفتن کرد .
بعد از مدتی که خوب تولستوی را فحش مالی کرد ،تولستوی کلاهش را از سرش برداشت و ...
محترمانه معذرت خواهی کرد و در پایان گفت : مادمازل من لئون تولستوی هستم .
زن که بسیار شرمگین شده بود ،عذر خواهی کرد و گفت :چرا شما خودتان را زودتر معرفی نکردید ؟
تولستوی در جواب گفت :
شما آنچنان غرق معرفی خودتان بودید که به من مجال این کار را ندادید
چه جالب
عکسش جالب بود
ممنون از حضورت خانم دکتر
احسنت
داداش چرا نمیشه اومد وبت؟؟؟
سلام
جالب بود
ولی رفتارما با آدما تو موقعیت مشابه نباید ربطی به این داشته باشه که کی هستن
همه انسان هستن و ممکنه اشتباه کنن، تولستوی یا دیگران
بله قبول دارم ممنون
alli bood
مرسی
سلاممممممممممممممم
عجبببببببببببببببببببببببببببب
خوبی؟؟
ممنون داداش
سلام
بسیار بسیار زیبا بود
این عکسای متحرک رو از کجا می آری؟
حسابی جالبه.
مرسی الی جون
سلام آبجی جونم خوبی؟ بخدا من هرروز میام وبت سرمیزنم
همه ی مطالبتم میخونم دفه ی آخرم نظر گذاشتم ولی هر کاری کردم ثبت نشد
بازم ببخشیـــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــد آبجی...
مرسی محدثه جون
شوخی کردم باهات آجی
عالییییییییییییییی
مث همیشه ابجی
مخصوصا عکست
مرسی کوثرجون
ایول !!
واقعا اگه با منطق و کمی سیاست صحبت کنیم خیلی عالی میشه .
بله داداش ممنون از نظر منطقیتون