آخ چه روزی بود امروز...
از دیروز یکم حالم بد بود که امروز بدترم شدم بدجوری گلوم درد میکنه فکرکنم سرماخوردم
سر زنگ عربی نشسته بودیم که یه دفعه من بیچاره رو صدا زد بیا پای تخته
نزدیک بود درجا سکته هرو بزنم آخه این معلم جدیده بیاره پای تخته نمیذاره بشینیم انقدر که میپرسه
دستام یخ کرده بود و احساس میکردم نفسم بالا نمیاد از بس یه جوری منو نگاه میکرد
فکرکنم نصف زنگ پای تخته بودمو و هی میگفت و من مینوشتم
خلاصه منم همرو دقیق جواب دادم
اما نامرد نگفته بود خداوکیلی لغات عربی ای رو آخر دفتر بنویسید من فقط معنی کرده بودم الکی ازم نیم نمره کم کرد
زنگ که خورد نرفتم حیاط چون حالم خوب نبود و بدجوری گلوم کیپ شده بود سرمو گذاشتم رو میز که بهتر بشم که یه دفعه بچه ها شروع کردند به... معلوم نبود عروسیه کیه که انقدر شلوغ میکنن!!
دیگه نشد یه دقیقه خستگی بگیرم
حالا فردا بازم عربی داریم
امروز میخوام برم دکتر و بعدش کتاب کار بگیرم
تازه فردا امتحان زبان هم دارم
خب دوستان گلم فعلا بازم ممنون از حضورتون..
ایشالا زودی خوب شی
همه ی معلمای عربی سخت گیرن
اوهوم
سلام یاسمت خانم
ایشالله سرما خوردگی زود خوب شه
در دوران مدرسه من از عربی خیلی متنفر بودم ولی زبان رو خیلی خیلی دوست داشتم و الانم همینطوره
ممنونم که ما رو بردی به دوران اون خاطرات شیرین
موفق باشید
ممنونم
من که از هردو متنفرم نه از درسش ...
از معلماش
خب بش میگفتی ما بک ؟
فوقش بت میگفت امشی
ایشالا خوب میشی آبجی جان
همه اینا خاطره ای میشه و بعدها بهشون میخندی و متاسفانه حسرتشونو می خوری ...
موفق باشی
ممنونم لطف دارید
شاید
آخییییییییییییییییییییییی دعامیکنم خوب بشی عزیزم
ممنونم از دلسوزیت گلم
ایشاالله که خوب میشی گلم
راستی چند سالته چه پایه ای هستی؟
البته اگه دوس داشتی جواب بده
سوم دبیرستان
ممنونم گلم