دنیای یاسمین

دنیای یاسمین

بااااااااااالبخند واااارد شویییییییید!!! :)))
دنیای یاسمین

دنیای یاسمین

بااااااااااالبخند واااارد شویییییییید!!! :)))

خدایی خدا غریبه

سلام دوستای خوبم ...

ببخشید که چند روزی نبودم  

حالا دست پر اومدم با یه آپ جدید 

یه کلیپ خیلی قشنگ براتون گذاشتم با موضوع خدا غریبه 

امیدوارم دانلود کنید و تا آخرش ببنیدید و نظراتونو بگید...   

برای دانلود برید ادامه ...

 برای دانلود لینک زیر رو کلیک کنید

 

http://s5.picofile.com/file/8114829976/gharibe_Ramezani.mp4.html

نظرات 9 + ارسال نظر
نیم نگاه چهارشنبه 28 خرداد 1393 ساعت 18:45 http://www.cheshmandaaz.blogfa.com

یاسمین جون دنیای قشنگی داری.
برات آرزوی بهترین ها رو دارم.
موفق باشی عزیزم.

مرسی از حضورت و نگاه قشنگت

pardis پنج‌شنبه 21 فروردین 1393 ساعت 13:42 http://pardis-d.blogsky.com

سلام واقعا زیبا بود مطالب وبت همش عالیه.خوشحال میشم به منم سربزنی

سلام ممنون از لطفتون حتما

SaMa دوشنبه 4 فروردین 1393 ساعت 14:57 http://shardin.blogfa.com

سلام آجی خوشحال میشم تبادل لینک داشته باشیم
من لینکت کردم

[ بدون نام ] دوشنبه 19 اسفند 1392 ساعت 23:58

modest man شنبه 10 اسفند 1392 ساعت 15:43 http://loveandfaith.blogsky.com/

کلیپ جالبی بود ممنون
کاری به افرادی که خوندنش ندارم ولی مضمون خوبی داشت
خواستم ازت اجازه بگیرم شاید برای یه وبلاگ مذهبی ازش استفاده کردم

سلام داداش
ممنون از توجهت
خواهش میکنم خوشحالم میشم بگذارید قصدم شنیدن مردمه چه اینجا چه سایتای دیگه
ممنون

mahsa سه‌شنبه 6 اسفند 1392 ساعت 19:58 http://mahsa-mah.blogsky.com

سلااااااااااااااااااااااااااااااام
نیستی خانوم سر نمیزنی بی وفا شدی؟
خوشحال میشم سر بزنی

سلاااااااااااااااام مهساجون ببخش نبودم
اوووووووومدم

طاها سه‌شنبه 6 اسفند 1392 ساعت 19:14 http://tapesheghalb.blogfa.com/

سلام
در صورت تمایل به تبادل لینک خبر دهید
موفق و سربلند باشید
یاعلی


مجید1: بچه ها، مجید هم رفت
زل زده به من. نگاهش می کنم. ولی او باز هم به من زل می زند. به چشمانش که نگاه می کنم لبخند در چهره اش می نشیند. گریه ام می گیرد. او باز نگاهم می کند و می خندد. دیگر تاب نمی آورم. اشک در چشمانم سنگینی می کند. سر را پایین می اندازم. تا چشم در چشم نشویم. دو روزی می شود که عکسش را روی دیوارها چسبانده اند. عکسی که زیرش نوشته بودند: بچه ها، مجید هم رفت.

خداحافظ مجید عزیزم
...............................
مجید2 : دو قلوئه؟
چقدر اذیتش کردیم. هفت طبقه شکم داشت. وقتی می خواستیم باهاش شوخی کنیم بهش می گفتیم دو قلوئه؟ اون هم دست می گرفت به شکمش. انگار که بار سنگینی را بخواهد جابجا کند، ادای حامله ها رو در می آورد. بعد با اون شکمش ما رو هل می داد و پقی می زد زیر خنده.

- چقدر تپله! تو پوست خودش نمی گنجه!

آخرین باری که سر به سرش گذاشتیم دلخور شده بود. ولی به روی خودش نیاورد. ولی از چشاش خوندم که ناراحت شده. اگه دوباره ندیده بودمش هیچ موقع خودم رو نمی بخشیدم. حسرتش می موند تو دلم که چرا از دلش در نیاوردم.

قربونت بشم مجید جان. آخه تو با این شکم چه جوری تو یه متر جا، جا می شی؟

دیگر نمی توانم بنویسم. گریه امانم را بریده است.
...............................
مجید3: اون دنیا
هفتم مجید تو مسجد نشسته بودیم. هر کسی یه خاطره ای از خدا بیامرز می گفت. یه دفعه یکی از رفقا، بقیه رو صدا کرد و گفت بچه ها راستش رو بخواهید من دیشب خوابش رو دیدم. گفت: احمد می دونی اولین سوالی که اینجا ازم پرسیدن چی بود؟

گفتم: نه والله از کجا باید بدونم. تا حالا اون دنیا نرفتیم. توفیق دیدار نکیر و منکر رو هم پیدا نکردیم.

خدا بیامرز گفت: تا رسیدن به من، گفتند: دو قلوئه؟

ما که هاج و واج داشتیم به احمد نگاه می کردیم. یه دفعه پقی زدیم زیر خنده. از خنده ی بچه ها، خنده ی مجید اومد جلو چشمون. خنده مجید که یادمون اومد، دوباره از دلتنگی گریه مون گرفت. مثل دیوونه ها شده بودیم. گریه، خنده، گریه.

بابای مجید اومد پیشمون. رومونو بوسید گفت: بچه ها می شه یه کم مراعات کنید. فکر می کنند شما می خواهید جلسه رو به هم بزنید. بغلش کردیم و یه دل سیر گریه کردیم رو شونه های این مرد.

سلام ممنون از حضورتون
لینک شدین
موفق باشید

حسین سه‌شنبه 6 اسفند 1392 ساعت 17:27 http://rol90.blogsky.com/

سلام ابجی
خوبی؟
دانلود کردم این کلیچو ولی راستش از این چیزا و مداحی خوشم نمیاد،موفق باشی و مرسی که سر زدید

ممنون از حضورتون داداش نظر هرکسی باارزشه

saye سه‌شنبه 6 اسفند 1392 ساعت 16:04 http://saye-be-saye.blogsky.com

خیلی زیبا


ممنون از نگاهت سایه جون

برای نمایش آواتار خود در این وبلاگ در سایت Gravatar.com ثبت نام کنید. (راهنما)
ایمیل شما بعد از ثبت نمایش داده نخواهد شد